یه پسر هشت ساله دارم شوهرم مخالف شدید بچه دوم بود و متاسفانه مشکل اعصاب هم داره کاملا ناخواسته باردار شدم وقتی فهمید اینقدر داد وبیداد کرد فحش داد تهدید کرد یعنی تو اون چند روز بیچارم کرد کارم همش گریه بود خودش رفت قرص گرفت ومجبورشدم استفاده کنم در حالی که خیلی دلم سوخت و قلبا راضی نبودم خیلی از اون روز روحیم خرابه یعنی کار درستی بود سقطش
چند وقتت بود
چند هفته بودی
چه ادمیه شوهرت بگو از هوا که حامله نشدم تقصیر خودت بوده.تو باید فحش میدادی به اون تازه
خب گناه شما چیه همسرتون راضی نبوده کاش سفت و سخت جلوگیری میکردید
چی بگم ،حالا که شده ،الکی خودتو داغون نکن
بكر زايي ك نكردي تهديد كرده
خود شل ...جلوگيري ميكرد
چه ميخره انگار تنها مال شماس
تو خودتو بزار جای اون بچه
پدری ک مشکل اعصاب داره و نمیخوادش...
ب نطرم کار درستیه سقطش کردی
خدا کمکت کنه. کار درستی نبود قطعا اما محبور شدی
گذشتر و ول کن دیگه حال خودتو خوب کن به یه روشی و دیگه بهش فک نکن دیگه تموم شده و نمیشه به عقب برگشت
کار درستی که نبوده
چند وقتت بود؟
خدا کمکت:کنه انشاالله
اما با این اوصاف که گفتی چه بهتر که سقط کردی
چجوری با پیشگیری باردار شدی؟
مدل پیشگیریت چی بود؟
بگو حداقل ما بیشتر مواظب باشیم
خب بهش نمیگفتی تا بچه حداقل 3 ماهش که شد بهش میگفتی
برای چی مخالف بچه دومه؟
خیلی ها مشکل اعصای داشتند با ورود یه بچه دیگه زندگشون از این رو به اون رو شده
یکی از فامیل های ما زنه، مشکل روحی روانی پیدا کرده به خیلی هم شدید بود به حدی که گاهی چرت و پرت حرف می زد یا حدی یه دفعه ای می رقصید رفت دکتر یه مدت دارو خورد بعدش بچه دار شد الان خوبه خوبه.
امضانو بخونید 😔😭
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
