سلام.من واقعن حالم بده و نمیدونم باید با کی حرف بزنم تا آروم شم.خانواده شوهر من تو این چند سالی که ازدواج کردم هیچ کاری برای ما نکردن.ولی خودشون کوچکترین کاری داشته باشن به همسر من زنگ میزنن
مثلن من یک هفته مریض بودم و حالم خوب نبود یه زنگ نزدن حالم رو بپرسن.ولی الات مادر شوهرم کمی پاهاش درد میکنه سریع زنگ زدن به همسر من.و همسر من روزی دوبار هم زنگ میزنه حال مادرش رو بپرسه
در حالیکه من یک هفته تمام تو بدترین شرایط بودم ولی هیچکدومشون زنگ نزدن حال منو بپرسن.خیلی دلم گرفته و دارم داغون میشم از فکر خیال
همسرم با اینکه میدونه خانوادش هرگز کمک حالش نیستن با اینحال محبت بیش از حدی بهشون داره.و این یکطرفه بودنش خیلی منو آزار میده