2737
2739
عنوان

خواب😥

138 بازدید | 26 پست

سلام گلا🌹

دوستان من نزدیک چند ماهه که نمیتونم راحت بخوابم،از تاریکی میترسم ،برقو روشن میزارم نمیتونم بخوابم،خاموشش کنمم از تاریکی قلبم تند تند میزنه

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃

همش حس میکنم یکی تو اتاقمه،،با یکی از دوستام در میون گذاشتم گفت برو پیش دعا نویس دعا بهت میده که نترسی،ولی از دعا و دعانویسم میترسم...چیکار کنم؟؟

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
راه داره گلم

چه راهی؟

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃

مگه تنها میخوابی خانوادت نیستن؟؟؟؟

بعد از ۴ سال باردار شدم😍 هر دکتری میرفتم میگفت سالمی از خدا بخواه خداهم بعد ۴ سال دعاهامو مستجاب کرد شکرت🤲اون صبحی که دیدم بی بی چکم مثبت شد کل سختی ها و گریه ها و انتظارهای اون ۴ سال رو فراموش کردم 😍❤ان شالله خدا قسمت همه اقدامی ها بکنه ❤
2738
از چیزی ترسیدی احتمالا؟ 

ن یدفعه ای این ترس افتاد تو وجودم

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃

دعا نویس اگر چیزی بارش بود،خودش مثل ادم زندگی میکرد خانم.

با متخصص درمیون بذارید

همه ی ما فقط 2 جور شب تو زندگی داریم.شبی که میخواهیم زودتر صبح شود و شبی که دعا میکنیم هرگز صبح نشودو مرز بین این،تنها یک(اوست)که رفته باشد و یا مانده باشد.
مگه تنها میخوابی خانوادت نیستن؟؟؟؟

هستن ولی اتاقمون جداست

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃

قرآن بزار زیر سرت بخوام اگر موجودی چیزی هست بره

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
خب الان بیداری که 

خب چند ماهه از ترس شبا نمیخوابم،خسته شدم دیگه

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃
خصوصیه گلم

چطوری درخواست بدم؟

یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

لباس مجلسی

خرابتم | 24 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز