من تصمیمگرفته بودم با خواستگارم که ۸سال ازم بزرگتره بیشتر اشنا بشیم یعنی ی جورایی ازش خوشم اومده بود
دیروز خواهر بزرگم داشت با اون یکی خواهرم حرف میزد شنیدم گفت خاله پسره(یعنی خواستگارم) به خواهرم دوماه پیش گفته مادره پسره از خواهرم خیلی خوشش می اومده میخواسته بیاد خواستگاری ولی چون پسره کار نداشته نمیتونسته پاپیش بزاره اخرش هم خواهرم شوهر کرد چندماه پیش
من خیلی بهم ریختم انگار یه سطل اب یخ ریختن روم. میخوام جواب منفی بدم به پسره. نظره شما چیه؟حس خیلی بدی بهم دست داده