2733
2739

من طبقه بالا میشینم خونم شده کاروان سرا از صب ی بار پدرشوهرم میاد ی بار خواهرشوهر ی بار مادرشوهرم حالا اومدنشون به کنار ی پسر دوساله دارم پسرم بهشون وابسته شده هر کی میاد میره لباسشو میاره میره خونشون اصلا بچم تو خونه نمی مونه از دستشون خسته شدم چکار کنم انقدر پشت سرشون گریه می کنه تا ببرشون از صب تا شب همش تو استرسم که دوباره نیان بچم ببرن خیلی پسرم بد عادت شده

وای مثل من خسته شدم خدا به پولی بده گورمون رو‌گم کنیم بریم 

🤲🤲برای من هم دعا کنیدبرای سلامتی بچم صلوات بفرستین انشالله همه چیزاش ب خوبی پیش بره التماس دعا چون خیلی منتظر بودیم 🤲🤲🤲حاجت روا باشید

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

بذار چند بار گریه کنه ... عادت کنه نره .. 

اون فهمیده با گریه زاری کارش راه می افته ... 

خواستن بچه رو ب زور ببرن بگو مادرش هر جا هست بچه همونجا میره 


خداوندا ب خاطر همه داشته ها و نداشته ها شکرت 😇

من باهاشون تو یه حیاط هستیم خیییلی سخته

دقیقا پسر منم همینطوریه 

 امروز مجبور شدم سرش داد بزنم بسسسسکه گریه کرد که بره اونجا

اونقد که از شدت گریه به سرفه افتاد😔

**اُفَوِّضُ اَمری اِلی اَللّهِ اِنَّ اَللّهَ بَصیرُ بِالعِباد**

یاد دختر خالم افتادم دیگه این اخراییا یه در روبه تراس مشترک داشتن خواهرشوهرش و مادرشوهرش یهو میومدن تو خونش😐بلاخره در رفت از اونجا. البته خانواده شوهرش خیلی کولی بازی درآوردن نره 

2738
خیلی بده حق داری .ولی اگه از بچت خوب مراقبت میکنن بزار بره

اره مراقبن ولی من خسته شدم بچم ی ساعت پیش من نمی مونه شوهرمم بهش میگم نبر تازه پایین بوده قشنگ ی دعوای مفصل می کنیم دو روز قهر بهد دوباره روز از نو شروع میشه اصلا حرف کلش نمیره

وای ببخشید خودت وادادی از اول بچه یبار گریه کنه دوبار گریه کنه به هدفش نرسه دیگه تکرار نمیکنه به من ...

من بچه نزارم بره اونا گیر میدن بزار بیاد بازی کنه الان میاریمش با اونا به دعوا میفتم خسته شدم از دستشون 

از الان عادتش بده پسر منم اینجور بود هی میرفت خونه اونا چند دفعه نذاشتم دررو قفل کردم یه چندباری گریه کرد بعد عادت دادمش که فقط با خودم بره وباخودم برگرده

ولی خب یه ایرادی که هست اینه که خیلی به من وابستس حالا دیگه بدون من جایی نمی‌مونه

آرزو دارم سال ۱۴۰۲تو خونه مستقل خودم باشم تا از این جنگ اعصاب خلاص شم اگه دوست داشتین واسه رسیدن به آرزوم برام دعا کنید 🌺

من هم تو یک ساختمون هستم ولی معمولا رعایت می کنن و کمتر پیش میاد که بخوان سرزده بیان بالا

گفت دانایی که گرگی خیره سر/هست پنهان در نهاد هربشر/ هر که گرگش را دراندازد به خاک/رفته رفته می شود انسان پاک/هرکه با گرگش مدارا می کند/خلق و خوی گرگ پیدا می کند/هر که از گرگش خورد دائم شکست/گرچه انسان می نماید، گرگ هست
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز