پایتخت

مدیر استارتر

عضویت: 1395/08/02

تعداد پست: 20734

چرا نصفه موند؟یعنی از یکسال پیش تاحالا نتونسته بودن تموم کنن که خورده بود به کرونا؟

هروقت دستمال توالت دیدید یادتون بیاد که مردم یک کشور جهان اولی ‌که خیلیا آرزوی مهاجرت به اونجا رو دارن یک روز ازترس قرنطینه توی خونه، همون واکنشی رو نشون میدن که ما ملایمترش رو درزمان تحریم ها داریم انجام میدیم وبخاطرش خودمون رو تحقیر میکنیم.ماایرانی ها خیلی از واکنش هامون به مسایل بخاطر فقر فرهنگی نیست،بلکه به نسبت شرایط تحریم که سالهاست داریم درآن زندگی میکنیم اتفاقا خیلی آدمهای خوب ومتمدنی هستیم.

1399/01/15

23:30

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ننجووونم

عضویت: 1398/08/23

تعداد پست: 3485

😏

عزیزکم! دلبندکم! مخالفی ریپلای نکن 😊میبینی که اگر ادامه بدی رنده ت میکنم پس برو رد کارت😁اون عده خودشون میدونن با کیا هستم😁

1399/01/15

23:30

0 نفر لایک کرده اند ...

مهان_مهان۲۰

عضویت: 1399/01/08

تعداد پست: 1259

اصلا فیلمبرداری نرفتن

خنده های تو باز مرا از این فاصله کشت ❤ علیرضا قربانی

1399/01/15

23:31

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

maraal_maral

عضویت: 1398/12/28

تعداد پست: 6309

ایشالا مثل سریالای جم تیوی طولانی بشه بعد کرونا

کاشت ناخن سبکِ روسی😌❤زیبا و عَسَلی مَسَلی NAIL BY MARAl💅 حافظ سوره قل هوالله احد، سوم راهنمايي که بودم. يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيهِ یِ حیوونِ حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟! هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد. يه دوست داشتم اسمش سميّه بود. کپِ پنگوئن بود. هميشه هم مثلِ پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ. بذار باشه.يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن. يعني به هر کي که مي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيهِ هر چي بودن اِلا آهو… يکيشون که کُپِ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم.خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر. نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد اینکه خوبه بعضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده

1399/01/15

23:31

1 نفر لایک کرده اند ...