ما یک خطایی داریم به نام "نادیده گرفتن نکات مثبت" که در اون فرد انتظارات عجیب غریب در زندگی داره و گویا امور مثبت اموری هستند که "باید" باشند و بودنشان قابل ارزش گزاری نیست اما نبودن اونها ارزش منفی داره. مثلا فرد کارهای خوب خودش یا دیگران رو بی اهمیت میدونه و گمان میکنه هرکسی میتونه اونها را انجام بده چنان که اگر در مسابقه ای برنده بشه میگه" شانس آورده ام" و یا "کار خاصی نکردم که"
بعد از این توضیح مختصر من از شما تقاضا دارم به رابطه بین خودتون و همسرتون فکر کنین و ببینین تو چه موقعیتهایی این خطاها رو انجام دادین؟؟؟
یک نمونه همینجوری میگم:
+سلام.من گاهی بعضی ویژگی های مثبت همسرم برام خیلی کمرنگ میشه. مثل همسر من الحمدالله اکثر اوقات نمازشو اول وقت میخونه اما گاهی اوقات مسائل دیگه ای که به نظر من خیلی کم ارزش تر از نماز هستن باعث میشه فراموش کنه و بره به اون کارها برسه.من وقتی این کارو میبینم افکار بدی میاد تو ذهنم مث اینکه با خودم میگم دیگه کم کم امورات معنوی و عبادی داره براش کمرنگ میشه و چهار روز دیگه که مشکلات و کارهای روزمره زیادتر بشه معلوم نیست چی بشه دیگه...من متاسفانه این "گه گاه دیر خواندن هایش" برام بولد تر از "بیشتر اول وقت خواندنهایش" است.