دلم شیرینی میخواد بلدم ولی انگار شیرینی قنادی ها خوشمزه تره..
دلم ساندویچ تنوری میخواد تنور ندارم...ساندویچیا بستس
دلم میخواد برم خرید مغازه ها بستس
لباسام تنگ شده مجبورم اینترنتی سفارش بدم.
دلم میخواد برم بهداشت صدا قلب جوجمو گوش بدم میترسم
نوبت سونو دارم میترسم برم و اگه میتونستمم برم سونوگرافیا بستس
هوس هزار تا چیز میکنم که مغازه ها بستس
نی نیم سیسمونی نداره...اینترنتی هم که مزه نمیده...
کیا مثه منن؟؟؟؟؟؟
تو ایران همه جز نسل سوخته محسوب میشن
من
اابته بیشتر نگرانیم‌بخاطر اینه که دکتر درست حسابی نمیشه رفت
نه عشقم من هم دهه شصتیم هم باردار من سوختم😁
والا به اونهایی که میخوان اقدام کنند میگیم اندکی صبر, می فرمایند به شما چه?!
فکر میکنند بارداری کشکه!
پس مادرای قدیم از شماها خیلیییی سوخته تر بودن ک
حالا فکر کن اگه متولد ۵۹ باشی و باردار باشی و نزدیک زایمانت باشه، با این همه تنهایی و کار دست تنهایی چه میکنی
منم مث تو😞
از ترس نه دکتر نه سونو میتونم برم
من پنجشنبه سز شدم
الان همه نگرانیم واسه نی نیمه
خدا شر بیماری رو از همه کم کنه
باردارها هن دو دسته اند اونا ک‌اولاشید اوضاعتون بهتره بدبخت باردار ۹ماهه ک هر هفته چکاپ داره و زایمان
بدبخت باردار ۹ماهه ک اولین بچشه و هیچ کسو تو شهرش نداره و با مامانشم ۶ساعت فاصله داره و راه هایی ک بستس ...دیگه هوس وخوردنی برا ادم نمیمونه
ناشکر نباش
چی میگی بانو مادرای ما اصلا سونو مونو نمی‌رفت تموم کارارو یه نفر تو بهداشت انجام می‌داد قبل ترم زنای بیچاره تو خونه بچه میاوردن
هوووف این زنا خیلی ناله میکنن
حالا تو این وضعیت پریشب زایمان کردم تو خواب اونم طبیعی با تمام درداش پاشدم فکر کردم واقعا تو18 زایمان کردم اینقدر ملموس بوداا
نه اتفاقا من راضیم😀
