2737
2739

خانوما دختر من پنج سالشه 

یه بردار زاده هم دارم که اونم دخترش چهار سالشه 


دختر من خیلی آروم و ساکت،یه جوری مظلوم ،،کار به کار کسی یا چیزی نداره،،،یه جورایی مثل خودمه


ولی بردار زاده ام خیلی شیطونه و دعوایی،(اینقد با داداشش دعوا کردن و بازی کردن خیلی شیطون شده )


حالا زن داداشم هی هرچی میشه میگه دخترم شده گرگ  !!!!!!!!!مثلا منظورش اینه خیلی زرنگه،،،،یه جورایی افتخار میدونه


میگه اینقد روداره،،،اینقد زرنگه،،،همه کاری بلده ،،،،فلانه بهمانه،،،،خیلی بلا شده 

فلان کار رو کرده ،،فلان کار رو می‌کنه ،،،،،

محلش نده

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

اینا همون مادرایین ک دختراشونو زود شوهر میدن

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!

محل نده مام داریم ازینا اصلا اهمیت نمیدم

خیلی شرم اوره که هیچکس حریف زبونمون نباشه  افتخاراینکه هیچکس حریف شخصیت مانشه✌️...............  یادت باشه دری که خدا برات باز میکنه رو بنده ی خدا نمیتونه روت ببنده.👌..............دوست گلم میشه برا شادی روح پدرم صلواتی بفرستی💔
2738

بخدا فقط یه جوری میخواد از قصد بگه یعنی دختر من زرنگه ،،،دختر تو اینجوریه 


من اصلا کاری بهش ندارم ،،،اخلاقم هم یه جوریع بدم میاد بخوام از خودم یا دخترم تعریف منم 


،بدم میاد از این کارش،اخع این بچه بازی ها چیه 


حرصم میاد ،،،تورخدا این دفع بگین یه چیزی بگم بس کنه

خب داره تعریف دخترشو میکنه توام ک عمشی تعریف برادر زادتو میکنه خب  پیش خواهرشوهر نباید تعریف بچمونو بکنیم چون اونم بچه هم سن بچه ما داره 

تا جایی که نفس میکشی بخند و تاجایی که زندگی میکنی عشق بورز   

محل نده.چه چیزایی براتون مهمه😕😕

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز