2733
2739

بچه ها من ۲ساله ک عقدم شوهرم دوس نداشت من برم سرکار بعد دانشگام ، الان همش تو خونم خیلیم روحیم خراب شده خیلی ضعیف و افسرده شدم اصلا اعتماد بنفس ندارم و از همه مهمتر وابسته شوهرم شدم ، خیلی باهم دعوا میکنیم و اونم منو میزاره میره اصلا زندگیم بهم ریختس واقعا ناامیدم ، قصه زندگیم مفصله ولی همینقدر بگم واقعا تو ۲۲سالگی حس پیری دارم ، دختر خوشکلیم هستم همه چیم خوبه ی روزی اعتماد بنفسم روحیم خیلی عالی بود ولی زندگیم ازین رو ب اون رو شده دیگ حس میکنم خیلی سرد شده بهم دوسم نداره خیلی عادی شده برلش همه چی من خیلی کمبود محبت دارم وقتی ک قهریم میگیره میخوابه یا ترکم میکنه من دیشب تا دیروقت گریه میکردم و حالم بد بود دیگ هییچ امیدی ندارم نمیگم مقصر نیستم ولی من ی زنم خیلی روحیم حساس شده ، شما چیکار میکنین تو خونه ک سرگرمین ؟ چجوری جذب میکنین شوهراتونو چجوری اون شمارو ی زن مستقل و با انرژی میدونه چحوری تو خوته سرگرمش میکنین ؟ هزار بار گفتم حتی اگ دعوا میکنیم نرو ولی میره فقط کارش همینه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز