وقت دندون پزشکی داشتم اوضاع دندونام خراب واسه پسرمم وقت گرفته بودم دندون پزشکی بیشتر نگران اونم،شوهرم سر کار نمیره دوقرون پس انداز داشتیم اونم داریم میخوریم،روزای تکراری و کسل کننده این بیشتر از همه چیز عذاب آوره
داروی افسردگی و وسواس که گذاشته بودم کنار مجبور شدم دوباره استفاده کنم دستام داغونه قرمز شده و میسوزه دلم برا خانوادم تنگ شده وزنم رفته بالا و احساس میکنم شکمم بزرگ شده عاشق پیاده رویم که نمیتونم برم کلا اعصاب ندارم دیگه همش میگم ببخش خدایا که ناشکر بودم😢
شوهرم بیکار شد 😭خودم حقوقم نصف شد 😔کلا نا امید و نگران از اینده همش گریه میکنم پس انداز نداریم تو خونه هم چیزهایی که داریم در حال تموم شدنه کار منم فعلا روهواست که بعد تعطیلات صاحبکارم برگرده به کاریا نه😥