2733
2739
عنوان

نمیدونم

76 بازدید | 7 پست

سلام دوستان من ۳ساله ازدواج کردم ۵ سالم باهم دوست بودیم.الان یک ماههمتوجه شدم که باردارم روزی ک متوجه شدم باردارم همسرم هم با دختری صحبت میکرد که وقتی باهم بحثمون شد گف اونو بلاک کرده و کاری نداره باهاش در اصل یه کرمی تو وجودش بوده .هرشب با دوستاش بیرونه بهش میگم تو این وضعیت نرو بیرون  انگار نه انگار ک من حاملم واقعا دلم شکسته من خانوادم شهر دیگن و خیلی تنهام.هیچکسو ندارم دردودل کنم.داغونم.الانم ک بحثم میشه باهاش میگه برو خونه بابات بکن ازم.منی ک هیچ چی واسش کم نزاشتم ولی هیچوقت قدرمو نمیدونه نمیتونم برگردم خونه بابام .بابام قلبشو عمل کرده و ناراحتی واسش خوب نیست داداشم ندارم😢😔بگین چجور رفتار کنم گه دیگه این حرفارو نزنه و دور رفیقاش نره.با ای رفتاراش میگم تو بچه واسه چیته فقط میخای اسم پدر روش بزاری نه مسئولیت پذیری نه چیزی😔😭

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم اول اینکه استرس اصلا به خودت نده آروم باش بخاطر بچت،شوهرتم کم کم بهترمیشه زیادبهش گیرنده خیلیم راجع به دختره صحبت نکن ولی زیرنظر داشته باشش ببین بعدیه مدت چطور میشه اگ‌خوب نشد بایه بزرگتر صحبت کنین

فقط زیاد پاپیچش نشو

2728

اسم دختره رو نیاوردم ولی همش تو دلمه.بچه هم نمیخواستم شوهرم بهم میگه بچمو  بده برو خیلی بچه دوست داره.چندبار خواستم سقط کنم ولی دلم نمیزاره.البته بد از بحثامون میاد لوس بازی ک از دلم در بیاره مثلا ولی من داغون تر از این حرفام😔

به باباش ک میگم میگه بچه به دنیا بیاد درست میشه‌.میگه خودت باید یه کاری کنی رام شه ولی با این دوستایی ک دورشن فقط رفتارای زشتشونو یاد میگیره قبلا خیلی بهتر یود ازون موقع ک با اینا افتاده رفتارش عوض شده.ارزو میکنم بینشون بحث شه دیگه همو نبینن 😔🙇‍♀️

دقیقا حال پارسال منو داری... خدا رو شکر تموم شد اون روزا... من زنگ زدم بهسون فوش دادم و گفتم به شوهرم نگید اونام نگفتن و گورشون رو گم کردن چون خیلی نفرینشون کردم😋

میشه برای سر به راه شدن داداشم یه صلوات بفرستین... یا امام زمان امیدم به خودته نا امیدم نکن...

چنین حرکتی زدم بینشون ولی باهام بدتر کرد که به تو ربطی نداره از لج من بیشتر این کارارو میکنه.ولی تصمیم گرفتم که واسه بچم زندگی کنم چون تنها کسی ک امیدوارم میکنه چندبارم بهش گفتم ک تو برو خونه بابات اینجا خونه منه هرچی هم اوردی ببر ولی بازم حرف خودشو میزنه.فقط میخاد منو اذیت کنه نمیدونم چرا 

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687