وای امروز کلی گریه کردم و به مامانم گفتم میخام ازدواج کنم وصدامو بلند کردم بابام اومد برام ،بش گفتم میخام از آموزش ابتدایی انصراف بزنم ،دوسش ندارم رشتمو مامانم میگه تنبلی چرا نخوندی بش گفتم خوندم نتونستم واسه بهترش بش گفتم به هر کی اومد شوهر میکنم میرم ،گفت به پولدار سن بالا که کار دولتی خوبی داشته باشه میدمت منم ولی خیلی عصبانیم کرد زدم هق هق زیر گریه وبعد گفتم از مجبوری میرم ابتدایی درس بدم چه کنم