صدری اوستا:تو دفنه هستی؟..دفنه:بله دفنه،اسم یه درخت...صدری اوستا:بله اسم یه درخته،اما چه درختی،ببین یه داستانی هست،آپلو بین دخترای خوشگل عاشق دفنه میشه،خیلی اونو دوست داشت اما دفنه یهو غیب میشه،آپلو میگرده و میگرده اما پیداش نمیکنه،بعدش نگاه میکنه به دفنه،یعنی همون درخت دفنه و بعد از اون به عشق دفنه حیاطش رو از درخت دفنه پر کرده...دفنه:من الآن دفنه ی آپلو شدم؟... صدریاوستا:نه،تو دفنه ی عُمرمیشی
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
🤗🤗🤗 الهی مگه کارم انجام میدی تو آخه بهت نمیاد اصلا
نود درصدشو اره من انجام میدم😐😐😐😐
از،چه لحاظ،بهم نمیاد ههههه😃😃😃
صدری اوستا:تو دفنه هستی؟..دفنه:بله دفنه،اسم یه درخت...صدری اوستا:بله اسم یه درخته،اما چه درختی،ببین یه داستانی هست،آپلو بین دخترای خوشگل عاشق دفنه میشه،خیلی اونو دوست داشت اما دفنه یهو غیب میشه،آپلو میگرده و میگرده اما پیداش نمیکنه،بعدش نگاه میکنه به دفنه،یعنی همون درخت دفنه و بعد از اون به عشق دفنه حیاطش رو از درخت دفنه پر کرده...دفنه:من الآن دفنه ی آپلو شدم؟... صدریاوستا:نه،تو دفنه ی عُمرمیشی
😂😂واقعا خسته نباشی عژیژم همین جور از لهن حرف زدنت گلم احساس میکنم
سلااامت بااااشی،گلمممممممم
تو هم نَخَستــــه عمیقا....الهی سال جدید پراز،اتفاقای قشنگ برات باشه....😄😄😘😘😘
صدری اوستا:تو دفنه هستی؟..دفنه:بله دفنه،اسم یه درخت...صدری اوستا:بله اسم یه درخته،اما چه درختی،ببین یه داستانی هست،آپلو بین دخترای خوشگل عاشق دفنه میشه،خیلی اونو دوست داشت اما دفنه یهو غیب میشه،آپلو میگرده و میگرده اما پیداش نمیکنه،بعدش نگاه میکنه به دفنه،یعنی همون درخت دفنه و بعد از اون به عشق دفنه حیاطش رو از درخت دفنه پر کرده...دفنه:من الآن دفنه ی آپلو شدم؟... صدریاوستا:نه،تو دفنه ی عُمرمیشی
🤗🤗🤗 الهی مگه کارم انجام میدی تو آخه بهت نمیاد اصلا
اووووووووو دخمل مون همه فن حریفه فلفل نبین چه ریزه 😆 نمی دونم چرا نی نی سایت اطلاع رسانی درست نمیکنه 😕 خونه تکونی از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک تر است 😂
صدری اوستا:تو دفنه هستی؟..دفنه:بله دفنه،اسم یه درخت...صدری اوستا:بله اسم یه درخته،اما چه درختی،ببین یه داستانی هست،آپلو بین دخترای خوشگل عاشق دفنه میشه،خیلی اونو دوست داشت اما دفنه یهو غیب میشه،آپلو میگرده و میگرده اما پیداش نمیکنه،بعدش نگاه میکنه به دفنه،یعنی همون درخت دفنه و بعد از اون به عشق دفنه حیاطش رو از درخت دفنه پر کرده...دفنه:من الآن دفنه ی آپلو شدم؟... صدریاوستا:نه،تو دفنه ی عُمرمیشی