2737
2734

خيلي تاپيك زدم چند روزه من ١٢ روزه خونه بابامم اونم چرا چون كه پدر شوهرمم مريض بوده و شوهرم رفته اونجا ميمونه انگار نه انگار كه من هستم 

خانوادش شوهرم با من قهرن و من نميتونم اونجا برم خونه خودم نيستم چون نصف اساسم تو كارتن و قرار بود كه اساس كشي كنيم به يه شهر ديگه كه به خاطر كرونا و مريضي پدر شوهرم عقب افتاد 

مامانم همش ميگه شوهرت بي مسيوليت انگار نه انگار تو هستي و رفته و ولت كرده و اين زندگي مشترك نيست 

چند شب پيش باهاش بحث كردم گفت به مامانم ميگم اشتي كنين بيا اينجا اما هنوز كه نگفته 

از اينور امروز شوهرم ميگه همو ببينيم انگار دوست دختر دوست پسريم ٢ ٣ ساعت همو ببينيم منو بزاره خونه بابام دارم😢 دق ميكنم از دستش 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
لازم نکرده اشتی کنی بری اونجا بدتر مریض میسی بشین خونه بابات شوهرت بیاد اونجا یه شب بمونه 

مامانم مريضه همينطوري نميشه شوهرم بياد 

بعدم اخه يه شب بياد شب نميمونه ميخواد خونه باباش بخوابه !!

من ک مشکلی نمیبینم دورازجون اگه مامان بابای شمام کمک لازم داشته باشن نمیمونی پیششون،من ک از وقتی خودم بچه دار شدم فهمیدم ادم هرکاری واسه مامان وباباش کنه کم کرده،یکم شوهرتو درک کن زندگی ارزش جنگ و دعوا رو نداره


2738
عزیزم یکم دیگه تحمل کن تا از اون شهر برید ولی اینکه شوهرت به خانوادش نگفته آشتی کردید خیلی عجیبههههه

حالا قراره بگه نميدونم والا منم باهاش دعوا كردم يا بهشون ميگي روراست يا هيچي 

من ک مشکلی نمیبینم دورازجون اگه مامان بابای شمام کمک لازم داشته باشن نمیمونی پیششون،من ک از وقتی خود ...

خوب دلمون واسه هم تنگ ميشه

از اينور مامانم فشار ميارههه كه اگه قراره هر طرف بخاطر خانوادش ول كنه يه ماه بره خونه باباش كه زندگي مشترك نيست 

خودت بلند شو برو خونشون.اون نمیاد خونه شما. تو نمیری خونه اونا.مگه نمیگی میخوای بری ی شهر دیگه بلند ...

كجا برم 

اونا با من قهرن يكي دو سالهههه برم ميترسم واكنششون خوب نباشه 

ببین من جای شما بودم از فرصت استفاده میکردم و جای گله و شکایت خودمو بیشتر لوس میکردم. میرفتم میدیدمش میگفتم وای دورت بگردم دلم برات تنگ شده بود بغلش میکردم سرمو میچسبوندم به سینه اش میبوسیدمش فقطططططط عشوه دیگه خلاصه. بعدم میگفتم اشکال نداره ایشالا میریم خونمووون دوتایی کیف میکنیم 

ببین من جای شما بودم از فرصت استفاده میکردم و جای گله و شکایت خودمو بیشتر لوس میکردم. میرفتم میدیدمش ...

اخه باباش مشكوك به كرونا بوده برم ببينمش بيام خونه بابام 

مامانم اينا ممكنه مريض شن 

اخه باباش مشكوك به كرونا بوده برم ببينمش بيام خونه بابام  مامانم اينا ممكنه مريض شن

اصلا نرو عزیزم فعلااااااا از جونت سیری تازه شاید شوهرتم ناقل باشه 

گرنگه دارمن آناست که من میدانم شیشه راهم بغل سنگ نگه میدارد.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز