چند وقت پیش مادر شوهرم مهمونی داشت من براش سالاد درست کردم و سالادها رو تو ۳ تا دیس ویکتوریا تزیین کردم و بردم خونشون. دیگه دیسها رو بهم نداد. چون ی مقدار کم فراموشکاره گفتم احتمالا یادش رفته موقع خونه تکانی عید دیسها رو ببینه بهم میده.
چند شب پیش خونشون مهمونی بود دیدم رفته ۳ تا دیس دیگه مثل دیس های من خریده که ۶ تا بشن🙄🙄🙄
فهمیدم کلا یادش رفته اونا مال منن.
به شوهرم گفتم گفت بهش بگو
ولی چون اخلاقش میدونم مطمعنم میگه نه اینا مال خودته و آل و بل چون یادش نیس
منم گفتم تابستون که خونشون نیس میرم دیسهامو میارم