از دست ناخونام +عکس

من الان ۱۸ سالمه تو ۱۱ سالگی کشیدمشون😭😭😭دکتر بداخلاق با اون پرستار بدتر از خودش شالمومینداختم سرم که نبینم که طاقت داره ببینه ناخوناشو میکشن اونم یه بچه ۱۱ ساله هی شالمو کنار میزد میگفت نگاه کنی باید مامانمو فرستادن دنبال پماد زخم تا بیاد سریع بدون هیچ پمادی باندپیچی کردن کسی برای کمک بهمون نبود بانداش خیلی بود نمیتونستم دمپایی پام کنم تو وسط ظهر پای لخت روی سنگفرش جلوی بیمارستان وای ساده بودم ف پام تاول نزد تعجب کردم یه داداشم یه ماهه بود دادیمش دست همسایمون مامانم بغلم کرد گذاشتم توی ماشین رفتیم با گریه تا جلو خونه بزور تو اون بن بست لعنتی رفتیم خونه  بیحسی از بین رفته بودداشتم میمردم جیغ میزدم دوروز بعد دکتر گفت باند رو باز کن از اون جایی که پماد نزده بود باند چسبیده بود به گوشت خدا میدونه چقدر گریه کردم تا کنده شد گوشت پامم باهاش جدا شد از دست اون دکتر بیفکر ده روز میخزیدم برای هر کاری چون نباید پامشیدم باشگاهمو ول کردم به خاطرکشیدن این ناخونا همشون حتا هر سه تا مربیم اومدن با هم باشگاهیام دم خونمون عیادت اما خب خیلی سخت گذشت گفتم شاید خوب بشه نشد بعد از دوسال دوباره شروع کردیم به دوا درمون ۱۶ سالم شد دیگه نمیتونستم راه برم همونجوری هم میرفتم مدرسه ابان ماه ۱۶ سالگیمرفتم عمل کردم با هزار بدبختی اتاق عملو سرم و هزار کوفت و زهر مار اومدیم خونه روز از نو روزی از نو تا یه هفته مدرسه نرفتم چون درسم خوب بود موافقت کردن بعد یه هفته با صندل میرفتم مدرسه چشمتون روز بد نبینه بدون جورا بقیه هام گیر میکرد به اینور اونور اون بدرک یادم نیست روز چندم بود دینی داشتیم معلممون گیر میگه از خدا نمیترسی پاهاتو نامحرم میبینه هرچی دلیل اوردم که خانوم این پاهای کبود با زخم و بخیه دل کسیو نمیبره قبول نکرد تا مجبورم کرد از فرداش کتونی بپوشم هیچی بعد چند روزم بخیه هامو خودم کشیدم حالا از تاثیر همون کتونی پوشیدن ناخونم دوباره رفته تو گوشت باردارمو نمیدونم چیکار کنم امروز از حموم اومدم دیدم خون اومده اونقدر هم حساسه و درد میکنه که حتا اگه دستمال کاغذی هم روش بیوفته اشکم درمیاد اگه کسی راه درمانی بلده خاهشن بگین دیگه از بچگی درد کشیدم هنوزم باید بکشم حسرت پوشیدن یه کفش دخترونه به دلم مونده همش کتونی های گشاد باید بپوشم😭😭😢😢