عزیز ِ قشنگم ..
این روزها بیشتر از همیشه دلتنگتم
قرار بود دوازده روز دیگه عروس ِ تو بشم
اما یهو همه چی تو یه دنیای سیاه گم شد انگار ...
حتما این دنیا نتونست ذوق ما رو ببینه ...
از این حرفها که بگذریم
حالا باید بجز دلتنگی و دوری .. کلی نگرانی رو تحمل کنم
نگرانی برای عزیزترین کس ِ زندگیم .. اینکه هر لحظه جونش در خطره😞
همه میگن نکنه شوهرت بیاد خونتون ها نه که تو بیمارستانه ممکنه همتونو مریض کنه اخه پرستارا ناقل بیماری هستن ..
این ادما چه میدونن از دلتنگی و اشک های شبونه من ...
گاهی وقتها فقط چند مدت مردن ارومت میکنه ...😞
ببخشین# که حرفام خیلی قشنگ نبود ...