بابام حالش بد شد بردیم بیمارستان بستری شد چند روز
حالا فرداش من با شوهرم بحثم شد چون رفته بود دعوا کرده بود اعصابشم خورد بود گفتم چرا خودتو درگیر کردی
خلاصه ما دیگه حرف نزدیم
تو این دو روز اصلا حال بابای منو نپرسید وقتی بهش گفتم گفت میخواستم مگه خودمو ببندم جلو خونه مامانت من دیگه هیچی بهش نگفتم
فرداش پی ام دادم ک میرم ملاقات جواب نداد من رفتم شبش گفتم بیا دنبالم گیر داد ک کی بهت گفته بری خودت رفتی خودت برگرد دیگه شب بود گفتم میمونم صبح میرم بیمارستان
گفت هر جور راحتی خلاصه ک نیومد
حالا امروز بابام ترخیص میشه
نمیدونم بهش بگم یا نه ک بیاد
پیش مامانم خیلی خجالت میکشم اصلا حال بابامو نپرسید
میگم نکنه بهش بگم نیاد ضایع بشم
چیکار کنم