روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه تهران تونستی بخر حتی جنوبی ترین نقطه ولی تهران باشه
پرند خوب نیست اصلا
هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید، در رهگذار باد نگهبان لاله بود ... نیچه معتقد است فلاسفه فیلسوف متولد میشوند، روح حقیقت طلبی و علاقه مندی به تجزیه و تحلیل و حل مشکلات و تفکر نقادانه را میتوان در فرد با آموزش پروراند، اما برای بعضی از آدمها حقیقت خیلی مهم است، درست بودن و خوب بودن معنایی بسیار قوی برای برخی از افراد دارد، من هم چنین آدمی هستم من همیشه خیلی مشتاق بوده و هستم که بدانم بالاخره کدام حرف درست است و کدام نیست، زیر بار حرف زور رفتن برای من بسیار دشوار است.
بله ولی اگه بخوان بدن دست مستاجر قیمت خوبی میشه داد.
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
من خونه دارم اما میخوام سرمایه گذاری کنم اونجا زندگی نمیکنم پردیسم چک میکنم ببینم به پولم میخوره یا ...
فاز ۱۱ الان رو حدود ۳۰۰ تومن البته وام دارن. بلافاصله مستاجر میره توش
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...