سلام، پسرم 47 روزشه، از هفته اول بالا میآورد، راینتدین بهش میدادم اثری نداشت، تا الان که دیگه تا 6 صبح بیداره و گریه میکنه، از دیروز دکتر بهش قطره متوکلوپراکید هر 8 ساعت 2 قطره داده، و راینتدین هر 8 ساعت 2 سیسی، پدی لاکت دوبار در روز ده قطره، ولی بچم فرقی نکرده، الان که رو پامه مدام حالت عق زدن داره و انگار تا نصفه راه بالا میاره و یه حالت نفس تنگی بهش دست میده و بیدار میشه و شیر میخواد اونم با گریه و درد میخوره و این پروسه مدام ادامه داره، خسته شدم، پرهیز کامل دارم
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
[QUOTE=125139205]نه . سرچ کن کلانتر معتمد میاد. فقط ۶ صبح باید زنگ بزنی. [/QUOTE ببخشید پوی ...
پوینده بد اخلاق یکم. ولی معتمد هم پیر . جفتشون از نظر علمی تو ی سطحن اما پوینده یکم سخت وقت میده
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من اول موتیلیوم دادم به پسرم، اصلا اثر نداشت براش. بعد بهش رانیتیدین دادم روزی ۱ سی سی تا شش ماهگی، ...
ممنون عزیزم ولی اون فاسد شده، منم متنفرم از دارو دادن ولی چه کنم بچم درد میکشه، خوابش میاد و نمیثونه بخوابه.
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
پوینده بد اخلاق یکم. ولی معتمد هم پیر . جفتشون از نظر علمی تو ی سطحن اما پوینده یکم سخت وقت میده
ووی سخت وقت دادن نه، همون معتمد رو پیگیری میکنم. ببخشید اونوقت خواهرزادتون رفلاکسش کنترل شد یعنی چطوری شد؟ بالا نمیآورد، شب میخوابید 3؟گریه نمیکرد؟
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
سر یک هفته خیلی کمتر شد ولی بعد یک ماه و نیم کاملا درمان شد
عزیزم شما کجا دکتر بردید؟
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
ممنون عزیزم ولی اون فاسد شده، منم متنفرم از دارو دادن ولی چه کنم بچم درد میکشه، خوابش میاد و نمیثونه ...
دقیقا میفهمم چی میگی بچه اول منم رفلاکس پنهان داشت اصلا بالا نمیاورد ولی همش گریه میکرد و نمیخوابید همه میگفتن شیرت کمه گرسنه س. ده تا دکتر بردیم تا آخر یکی تشخیص رفلاکس داد ده تا قرص نکسیوم داد نجات پیدا کردم دیگه بچه آروم شد و شبا میخوابید
دقیقا میفهمم چی میگی بچه اول منم رفلاکس پنهان داشت اصلا بالا نمیاورد ولی همش گریه میکرد و نمیخوابید ...
ای خدا داغونم، کاش منم یه روز بگم فلان دارو رو دادم آروم شد و خوابید، شما دکتر کجا بردید؟
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
انشاله که زودتر خوب میشه. به نظرم داروهایی که گفتم رو امتحان کن ضرر نداره هر دو پروبیوتیکه. اگه نتیج ...
پدی لاکت میدم، بی بی کر هم دکتر داده همزمان بدم روزی ده قطره از هر کدوم، میترسم میگم زیاد نشه.
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند،می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.