من مادرم 31اردیبهشت امسال فوت کرد اونم تو اوج جوونی بعد از 6 ماه یکی از پسرخاله هام بدون اینکه به کسی بگه رفت عقد کرد الانم داییم واسه پسرش عروسی گرفته از اون بدتر که همه خاله ها و مادربزرگمو داییم رفتن رسم بقیه رو نمیدونم اما ما معمولا تا یکسال صبر میکنیم بعد مراسم شادی به پا میکنیم یا از خانواده داغدار با احترام اجازه میگیریم بعد که هیچکدوم از این کارها رو انجام ندادن میخام یه پست معنادار راجبشون بزنم که بفهمن ما ناراحت شدیم میشه یه کمکی کنید
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
اونا قطعا حق به جانب جوابت رو میدن و بیشتر ناراحت میشی
بله من مشکلات زیادی تو زندگیم داشتم و سختی های زیادی کشیدم ولی با تلاش به خیلیاشون فائق شدم. احساسات عمیق انسانی مثل خشم، غم و حتی اضطراب رو مثل همه شما تجربه میکنم. و قرار نیست با روانشناس شدنم، انسانیت رو از من بگیرن! بله، اینجا برای مشکلات ساده تاپیک میزنم، مسائلی که خودمم میتونم حلشون کنم ولی باز هم اینجا محیط جالبی هست که میشه افکار و نظرات مردم دیگه رو خوند و ازشون یاد گرفت و جامعه اطرافت رو شناخت. هیچ تاپیکی هم حذف نمیکنم، چون از هیچ قضاوت و تفکر کلیشه ای نمیترسم...
ببین عزیزم خدا مادرت رو رحمت کنه روحش قرین رحمت الهی اما با این کار باعث رنجش روح مادرت میشی اون خدابیامرز راضی نیست دوتا جوون ب خاطر سنت صبر کنن و عروسی نگیرن باور کن ماهم ب خاطر فوت یکی از اقوام مجبور شدیم یکسال صبر کنیم و عروسی نگیریم...دلشونو نشکن
سوخت!تمام ارزوهایم!کاخ رویاهایم!سوخت!خاکستر شد!اما از دل آن خاکستر دلم جای شکستن الماس شد!
آرزوی خوشبختی کن واسشون،خدای مهربون روح مادرت روشادکنه،عموی منم جوون فوت کردعموکوچیکم برای پسرش عروسی گرفت اونم چه عروسی 😔دل دخترعموهام که باباشون نبودخون بودهیچکس ازطرف خانواده پدریم عروسیشون نرفت
😔😔😔
❤من ازمعبودیکتایم فقط یک چیز میخواهم نگیردهرگز ازقلبم امیداستجابت را❤