حالا ما طبقه اول میشینیم سر شب رفتم همین ک دربالکن رو باز کردم دیدم یه گربه گنده سیاه وایساده زل زده به من گربه ام گربه های قدیم ن ترسی ن چیزی تکونم نمیخورد از جاش سکته کردم اول فک کردم جنی چیزیه چن تا بسم الله گفتم مامانمم اومد دیدم دیگه گفتم جن نیس لامصب نمیدونم چجوری اومده بود بالا دوتا بالکن داریم در یکیش به سمت پارکینگ وا میشه اون یکیم تو اشپز خونس گربه تو اون بالکنی بود ک رو به پارکینگنه