چقدر این خاطرت آشناس برام
منم یه بار زن عموی شوهرم اومد دیدن بچه م که تازه دنیا اومده بود. همون جلوی در گفت دخترم گفته من نمیام چون اینا برای بچه من نیومدن منم پامو نمیذارم خونه شون!!!!!!!
حالا خود پرروش بعد از 7 سال اولین بار بود میومد خونه ما. توقع داشت طبق کشی کنم برای دخترش!