منم دوران بارداری حساسی داشتم خونه مادرم بودم.. اما شوهرم ظهرا و موقع خواب همیشه بود کنارم
الانم بچم 8 ماهشه خیلی زیاد خونه مامانم میام و شبا هم گاها همه با هم میمونیم
اما خیلی پیش میاد عصرها خونه نباشم
شوهرمنم اخلاقش و میل و رغبتش ب من تغییر کرده
دیگه شبها کنار بچم میخوابم چون خروپف اون نمیذاره بچه خوب بخوابه... کلا سرد شدیم ولی کلامی خیلی محبت میکنه
منم متاسفانه همش شک توی دلمه