سلام
من به واسطه یکی از دوستام (17ساله که دوستیم) رفتم سر یک کاری. دوستمم الان همکارم هست. خیلی محیط کارم رو دوست دارم ولی دوستم اصلا توی محیط کار خوب باهام رفتار نمیکنه. روز نمیشه من حداقل دو بار ازش ناراحت نشم. کلا رفتار تندی داره با اکثر افراد و خیلی از کسایی که میان اونجا اصلا طرفش نمیرن.
دیشب صاحب کار گفت آمار افتاده های فلان کلاس هارو واسم دربیارید. اون داشت درمیاورد منم نمره هارو چک میکردم. به دف گفت بیا تو آمار دربیار من برم پولارو تحویل بدم منم گفتم باشه داشتم در میاوردم و کارمو میکردم. صاحب کارم اومد گفت من دارم میرم آماده نشد منم گفتم نه صبر کنید هنوز نصفش مونده. یک دفعه همکارم اومد بالا سرم گفت چرا اینجوری درمیاری باید بری از فلان جا پیدا کنی و اینا. منم گفتم وقت نیست اینم که من دارم مینویسم درسته و مشکلی نداره ماه پیش هم همینو تحویل دادم خیلیم خوب بود. باز محل ندادم اومد گفت مگه من با تو نیستم گوش کن به من منم گفتم صبر کن کارمو بکنم عجله دارن آگه بلدی بیا خودت انجام بده کارو. وسایلمو جمع کردم و گفتم منم بلدم خودمو مشغول کارایی الکی کنم. خیلی ناراحت شدم که چرا جلو صاحب کار اونجوری رفتار میکنه در حالی که آماری که داشتم میدادم رو ماه پیش خودشون یادم دادن. دوستم گفت حالا هیچی بهت نمیگم دور برندار منم به صاحب کارم گفتم فکر نیروی جدید باشید من اومدم سرکار آرامش داشته باشم نه اینکه هر شب با دل ناراحت از اینجا برم خداحافظی کردم و اومدم بیرون.
همسرم زنگ زد به صاحب کارم و گفت فلانی خیلی باعث ناراحتی میشه من زنمو نفرستادم که نوچه اون باشه صاحب کارمم گفته بود نمیاست به شما بگه ماهرخ و من درستش میکنم. ماهرخ خیلی زود ناراحت میشه و نازنازیه. امروزم پیام داد فردا صبح بیا موسسه تکلیفتون مشخص کنم. خیلی ناراحتم همکارم از اقوامشون هست و خیلی هواشو دارن نمیدونم چی اونجا بگم شما بودین چکار میکردین؟
فکر میکنم خیلی خورد شدم