من ۵ ساله با یکی دوستم خرداد امسال اومدن خواستگاری و نامزد کردیم
تو این مدت نامزدی فقط دعوا داشتیم سر رسم و رسومات و خرج کردن و مهریه و حلقه و.... اینم بگم نامردم به شدت تند میشد و فحاشی میکرد
و این اواخر سر مسائل جنسی که من نمیخواستم قبل عقد و شب عروسی رابطه کامل داشته باشیم دعوا داشتیم که انقدر شدید شد چند هفته به عقد همه چیز به هم خورد مامانش زنگ زد خونه ما گفت دختر شما پر توقعه به درد پسر ما نمیخوره ما هم هرچیزی سر نامزدی آوردن پس فرستادیم خلاصه سه ما ازش خبری نشد تا اینکه دوباره برگشت گفت من از اون تماس مامانم خبر نداشتم و....
منم گفتم اگه قراره رابطه ادامه داشته باشه باید بریم مشاوره رفتیم مشاوره گفت شما هر دو خودشیفته اید اصلا نباید با هم ازدواج کنید...
اما واقعیت اینه که درسته اون موقع عصبانیت خیلی تند میشه اما وقتی خوبیم بیشتر از من قربون صدقه ام میره، میگه خیلی دوستم داره ولی اینجوری هست که بگه باید حرف حرف من باشه میخوام بدونم همه مردا اینجوریم یا نه؟ چون من خیلی مرد دور و برت نیست واقعا روحیاتشونو نمیدونم...
من گفتم بریم مشاوره که راه حل بده ولی الان همه چیز بدتر شد شبا از شدت استرس و تردید خوابم نمیبره خواهش کمکم کنید و تجربیاتتون رو بگید....