مشکلات قضایی: شما صدبرابر یه شهروند معمولی باید مواظب حرکاتتون باشین چون کوچیکترین پروندهای قضایی علیه شما میتونه خیلی راحت منجر به دیپورت شدنتون بشه و تمام زحماتتون به هدر بره..فک نکنین جایی که به اصطلاح آزادی هست میتونین مثل ایران خیلی راحت خیلی کارارو بکنین! از زل زدن به یه بچه تو خیابون تا دعوای لفظی ساده ممکنه براتون گرون تموم شه!
• مشکلات تحصیلی: اینو تقریبا صدبار تکرار کردم..رشته های اینتردیسیپلین و علوم اجتماعی رشته های مکان محوری هستن که با وجود اینکه مثلا دارین ادامه تحصیل میدین ولی درواقع با تغییر کشور برمیگردین به نقطه صفر و تمام ضوابط و قوانین و تاریخ و هنر و فرهنگ یه کشورو باید از اول یاد بگیرین! این ممکنه به شدت خسته و دلسردتون کنه
• مشکلات اجتماعی: خیلی از ماها فک میکنیم به محض ورود به یه کشور خارجی قراره کلی دوست جدید پیدا کنیم و از صب تا شب پارتی و بزن و بکوب و دوستای جانانه و عشقای پرماجرا! واقعیت اینه که تا یه مدت رفتارای عادی مردم دیگه انقدر به نظرتون عجیب میاد که ممکنه یه احوالپرسی ساده یه نفرو اشتباه برداشت کنین و کلا ازش فاصله بگیرین! شاید بگم نزدیک نود درصد کسایی که مهاجرت میکنن تا سالهای اول فقط با ایرانیا معاشرت میکنن تا اینکه کم کم یاد میگیرن اگه یه پسری داره بهت پیشنهاد ناهار خوردن میده هدفش فقط ناهار خوردنه نه چیز دیگه! یا اگه یکی بهت گفته نمیتونی از یادداشتهاش استفاده کنی به معنی این نیست که ازت بدش میاد فقط دوس نداره با کسی چیزی رو قسمت کنه! (این موارد تو ترکیه صادق نیست)!
• مشکلات روحی: دوتا مثال برای این قضیه دارم..اولیش که همونطور که همگی میدونین دلتنگی و تنهایی و افسردگی ناشی از تغییر مکان و دوری از خانواده و دوستاس دومیش خیلی باحاله اینو انقدر دیدم که باورتون نمیشه!
دخترا که عادت دارن تو ایران وقتی تو خیابون راه میرن همه پسرا بهشون نگا کنن تیکه بندازن شماره بدن بوغ بزنن بیفتن دنبالشون و خلاصه ازین چیزا، وقتی پاشونو میذارن جای دیگه با خودشون میگن حالا تو ایران که با حجاب انقدر طرفدار داشتم اینجا بدون حجاب چه کشته مردههایی قراره بدم! بعد میبینه هیچکس بهش نگاه هم نمیکنه! هی خودشو ازین رنگ به اون رنگ و این شکل به اون شکل درمیاره ولی میبینه فایده نداره نمیتونه توجه هیچکسو جلب کنه واس همینم ممکنه تا یه مدت دچار سرخوردگی بشه و اعتمادبنفسش شدیدا بیاد پایین (این درمورد همه صادق نیس البته..بیشتر قشر خودشیفته!)
و پسرایی که به امید دخترای بور و چشم آبی و شبهای دل انگیز و کلاب بازی تشریف آوردن باز دچار همین مشکل میشن که نه تنها دخترهای خارجی بهشون توجهی ندارن بلکه دخترهای ایرانی هم دنبال پسرای خارجی هستن و بهشون توجهی ندارن! وقتی اینجوری میگم انگار تمام هم و غمشون اینه درصورتی که اینجوری نیست..شاید در اوج دغدغه های کاری و درسی فقط یک لحظه این احساس رو تجربه کنن که البته چون تو شصت هفتاد درصد از بچه ها دیدم اینو میگم که این یه چیز منفی نیست..طبیعیه که وقتی به چیزی عادت کردین ترک کردن ذهنیش هم یکم طول بکشه! ولی کلا اینو یادتون باشه که ایجاد و جلو بردن یه رابطه درست حسابی تو ایران هرچقدر سخته خارج از ایران ده برابر سختتره
مطالب بعدی هم میذارم که خیلی بدردتون میخوره