خواهر شوهرا و جاریان اوقاتمو تلخ کرد به نظرتون چیکارش کنم بخاطر یه بی احترامی که بهم کردن منم محلشون ندادم حالا رفتن پشت سرم به شوهرم گفتن این خودشو گرفته مارو محل نداده اینجوره اونجوره اونم اوقاتمو دوروز تلخ داره من شهر غریبم از خانوادم دورم امروز پدرو مادرم اومدن شهرمون منم از دست کارای شوهرم سفره دلمو پیششون باز کردم دیگه نتونستم تحمل کنم گریه کردم از بدیای شوهرم گفتم طفلکیا قلبشون گرفت خیلی ناراحت شدن فشار بابام بالا رفت همینطور مامانم حالش بد شد چه اشتباهی کردم گفتم اخه غمباد گرفته بودم الان برگشتن شهرشون دلشورشونو دارم توروخدا دعا کنین طوریشون نشه من چه بدبختم خداااااا
کاش بهشون نمیگفتی😔
بیچاره ها خب زنگ بزن بهشون بگو همه چی اوکی شده
چقد متنفرم از مردایی ک زنشونو همخونشونو بخاطر حرفای ی عده اذیت میکنن😣😒
نباید بهشون میگفتی خب
کاش نمیگفتی یه روز اومدن سر بزنن طفلی ها اذیت کردی.
تاوان بیشعور بازی خونواده شوهرت اون بنده خداها نباید بدن خودت زرنگ باش
الهی عزیزم بهترین همینه شاد و شنگول زنگ برن بگو بیخودی ماجرا بزرگ کردم بگو پریود بودی 😂
شوهرت میدونه بهشون گفتی؟
عزیزم چراگفتی همین روزا بریدپیششون بزاریدخیالشون راحت بشه پدرومادرغصه بچه شونومیخورن حالا واقعا خواهرشوهروجاری ارزش داشتن که پدرومادروشوهرتوناراحت کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
