من یه بچه هجده ماهه دارم . تو بارداری یهو دچار وسواس شدید شدم و قبلن هم زمینش رو داشتم خیییلی کم . و اینا دکتر میگفت ریشه در کودکی داره مامان من کلا انرژی منفی هست و همین باعث شده من خودمم ادم منفی شدم احساس میکنم . خسته شدم . دلم میخواد خونه مامانم برم هرروز با بچم ولی کلا با مامانم راحت نیستم و حس مثبت انتقال نمیده منم خودم روحیه جالبی ندارم .
از طرفی پدرم پاهاش یکم بی حسه و اینور اونور میخوره خون میاد ناخونش متوجه نمیشه
منم بشدن حساسم رو خون و اینا که یچم دست نزنه یا ...
کلا وسواس بیماری های ویروسی دارم و هی شک میکنم نکنه فلان نکنه فلان
همین دیشب پدرم خونی بود یکم پاش که ما فهمیدیم با دستمال پاک کرد اما خشک شده بود و بعدش همینطور خشک بود و من هی استرس داشتم دخترم دست بزنه
خلاصه کلا شرایط درستی ندارم
شما جای من بودید چیکار میکردید