اول بگم ما تو یه شهر زیارتی زندگی می‌کنیم
بعد فامیلامون اومدن اینجا و دو روز اول ک هتل گرفته بودن نزدیک حرم و اصلا ب ما چیزی نگفتن ک اومدن
قرار شد دیشب هتلو تحویل بدن و بیان خونه مامانم بمونن
اینم بگم فامیل درجه یک حساب میشن و خیلی ادعای دوست داشتن و نزدیکی می‌کنن منم واقعا تا الان خیلی دوستشون داشتم حتی بچه تاشون مثل خواهر برادر میدونستم برا خودم
خلاصه دیشب ساعت ۱۱ اومدن و شام خوردن و رفتن طبقه بالا بخابن
خو
نه
منم چند روزه شدیدا سرما خورده ام و صدام گرفته و این چند روز شوهرم خیلی پرستاری کرد ازم خسته شد
هم بخاطر اینکه پیش مهمونا باشم هم بخاطر اینکه شوهرم یکم استراحت کنه من موندم خونه مامانم شوهرم رفت خونه خودمون
خب
خلاصه من دیشب تنهایی خونه مامانم موندم
بعد اینا صبح داشتن رفتن بیرون و گفتن ناهار میریم بیرون میخوریم و بعدش میریم حرم و شب میایم 😐😐
الان ساعت هشت شب هنوووز نیومدن
تازه یه تعارفم نکردن ب من ک بیا بریم تو ام
واقعا بهم برخورد
بعد
مگه به مادرت اینا تعارف کردن بره وفقط به شمانگفتن؟
اگه اینجوریه حق داری
ولی اگه به مادرت ایناهم نگفتن
حق‌نداری
خب در چه حد نزدیکن؟؟
بستگی داره
اون قسمتی که میخوای بابتش ناراحت بشی بگو کجاست که من فکر کنم ببینم میشه ناراحت شد یا نه
چون هر چی خودم میخونم فقط به نظرم خیلی مهمونهای بی دردسر و محترمی هستن
خب تو شهرتونه هر وقت بخوای میتونی بری چرا باید تعارف بزنن؟؟
دو روز اومدن مسافرت خوش باشن
تورو تو خونه. میبینن دیگه
چه توقعاتی داری
