برادرم مجرد بود و نامزد داشت نامزدشم فامیلمون بود و خیلی دختر خوبی بود.
برادرم بهش گفته بود باید زودتر عقد کنیم چون بعضیا نمیذارن. یه هفته قبل از عقدش برادرم از این رو به اون رو شد و به هم زد.مامانم پیر شد سر همین قضیه. سال ۹۳ دقیقا سال تحویل شد برادرمم از خونه زد بیرون و دیگه بر نگشت بعد از کلی پرس و جو فهمیدیم با زنه کا یه دختر تقریبا همسن نامزد برادرم داشت ازدواج کرده.
بیاین بقیشو بگم براتون