سلام دوستان.طولانیه ولی خواهش میکنم بخونید و کمکم کنید
ما یک همسایه داشتیم ک ازسال 82 تا همین دوسال پیش باهاشون دوست بودیم رفتوامد می کردیم.محله هامون یکی دوبار عوض کردیم.باز دوست بودیم.من با دخترش و مامانمم با مادر اون خونواده نون و نمک همو خوردیم.خیلی رفیق بودیم.ولی کلا اوناباما فرق داشتن.ما ساده پوش و خجالتی,اونا خیلی ب اصطلاح اپن مایندد و باز می پوشیدن. همه جا دوست داشتن جلب توجه کنن(حتی پیش شوهر دوستاشون و..)هرجا بیرون می رفتیم جلب توجه میکردن.
هرچی بزرگتر شدیم مارومسخره میکردن.رشته تحصیل و دانشگاه منو(من مهندسی میخونم)
. بما میگفتن سلیقه ندارین چرا شما انقدر ساده پوشین. خیلی تیکه بارمون میکردن.
ازمن میپرسید شوهرت برات چی خریده .میگفتم فلان چیز.مسخره میکرد میگفت هه همین؟!؟!خیلی بده ک
یامیگفت ولنتاین جی خریده؟.میگفتم فلان جیز.میگفت یادته سال پیش برات چی خرید(شوهرم برام هارد اکسترنال خریده بود چون نیاز داشتم)خداروشکر درست شد .
یه بار دوستمو رسوندیم خونه بهم پیام داد شوهرت راجع ب من چی.گفت؟!؟ راجع ب من چی فکر میکنه؟!گفتم چیزی نگفت والا باید جی بگه؟!(ازین اتفاقا زیاد افتاده این فقط یکیشه)
بعده هافهمیدم این دوستم بامرد متاهل هم دوست میشه و تیک میزنه. خلاصه توی یکسال اصلا نظرم بهش برگشت.دیگه نیمخواستم باهاش رفاقت کنم.یه جریان پیش اومد و رابطمون قطع شد.