2737
2739
من همش فکرای منفی میاد تو سرم اعصابمو بهم ریخته

میفهمم، سعی کن کنترل کنی خودتو حتی اگه برات مقدوره برو پیش مشاور، خیلی مهمه، از خدا کمک بخواه، نگران نباش میگذره دوست خوبم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره هورمون کوفتی نا تو بارداری ولمون میکنه نه زایمان

اهوم ،وقتایی که پدر بچه خونست به کارایی که دوست داری یکم برس،بیشتر بخواب و غذاهای مقوی بخور تا زودتر هرمونات درست شه البته تا ۶ماه بعد زایمان خیلی طبیعیه

زمانی حرف بزن که ارزش حرفت بیشتر از سکوتت باشد، و زمانی دوست انتخاب کن که ارزش دوستت بیش از تنهاییت باشد. #فرانسیسکو_کولوآنه
2731
2740
یه دقیقه خوبم ۲ساعت بهم ریختم اعصابم خورده دلم گریه میخاد فکرای ترسناک میاد تو سرم از خوابیدن شب میت ...

سعی کن تنها نمونی من همش تو سرم میومد که بچه مو بکشم انگار یکی تو سرم اینو بهم میگفتت خدا شاهده یه بار بردمش بالاس سرم که از راه پله بندازمش پایین بازم مهر مادری بر هورمونای عوضی غلبه کرد

فقط همش باخودت بگو من هیچیم نیست این حالتا زود گذره من خوب میشم 

اهنگ بذار بیشتر برو تو گوشی و مجازی و...

خودتو سرگرم کن 

غذام خوبه ولی از خواب بدم میاد 

پس اون وقتایی که کسی هست بچه رو نگه داره برو پیاده روی یا اگه کالسکه یا اغوش داری با بچه برو کلا سعی کن تنها نباشی

زمانی حرف بزن که ارزش حرفت بیشتر از سکوتت باشد، و زمانی دوست انتخاب کن که ارزش دوستت بیش از تنهاییت باشد. #فرانسیسکو_کولوآنه
منم همین طور...ولی بعد پریودیم خوب نشدم...الان ۸ماه میگذره بهترم ولی خوب ن

یه سری چیزاش میمونه برا آدم

مثلا من اضطراب میگیرم موقع رد شدن از خیابون دقیقا از زمان افسردگی اومد سراغم و الان بعد ۵ سال هنوز دارمش 

فک کن تو یه شهر کوچیک تو یه خیابون فرعی از یه خیابون کوچیک نمیتونستم رد شم خدا شاهده نیم ساعت تمام وایسادم تا تونستم رد شم

پس اون وقتایی که کسی هست بچه رو نگه داره برو پیاده روی یا اگه کالسکه یا اغوش داری با بچه برو کلا سعی ...

شوهرم نمیذاره جایی برم همش میگه سرده بچه یرما میخوره ۲ماهه یه دور نزدم همش خونه خونه مادرشوهر همین

خدایا شکرت❤❤
چجوری بودی

مرتب گریه میکردم دلم تنهایی میخواس از زندگی و شوهرم بدم میومد با خانواده ها دوست نداشتم باشم از دوستام فاصله گرفتم شمارمو عوض کردم به یه سریا کلا ندادم اول اصن غذا نمیخوردم از زندگی بدم میومد حس میکردم اشتباه کردم ازدواج کردم از حسرت و حسادت نگم برات

خیلیاش الانم بعد ۸ماه هنوز باهامه

تمام نمیشه لامصب

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

دورهمی

markooo | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز