ازسرسره سرخوردم با کو ن خوردم زمین شترق پوکیدم بعدم واسه اینکه ضایع نشم هارهار خندیدم از همون کودکی تخس بودم😑
But the beat goes on: da-da-dom, da-dom, dah-dah, dah-dah***تو فقط دلت بخاد ی روزی مال هم بشیم❤❤التماسش به خدا، حاجت و نذرش با من❤❤.....های✋ مای نِیم ایز : ها؟؟🤔 مای نِیم ایز : وات؟؟🤔 مای نِیم ایز : عااااادلهههههه😎😒های کیدز🤚☺دو یو لایک وایلنس؟؟😀😀😐...آهای خوشگل عاشق °°° آهای عمر دقایق °°° آهای وصله به موهای تو سنجاق شقایق😍🎆...I have died everyday waiting for you...Darling don't be afraid... I have loved you for a thousand years... I'll love you for a thousand more❤❤... Tut elimden beni çok sev... Kimseye verme... Seveceksen ömürlük sev... Bir günlük sevme❤❤... ای چراغ هر بهانه از تو روشن از تو روشن😍😍ای که حرفای قشنگت منو آشتی داده با من❤❤❤❤
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
از ده تا پله افتادم دوستم باهام بود از اینایی که یهو خنده میافتن هیچ چی دیگه من ولو شده بودم اون از خنده مرده بود بعد هی وسط خنده بریده بریده میگفت به خدا به تو نمیخندم
فقط داریم حرف میزنیم. اونی که میخواد بگه "به من چه "باهاش موافقم .لطفا نظر نزاره. واقعا به تو چه .وقتت رو نلف من نکن.برو یه تاپیک دیگه که بهت مربوط باشه والله
با عجله داشتم از پله ها میرفتم پایین یهو متوجه شدم دمپایی هام لنگه به لنگه ست تو همون حالت ک داشتم با عجله میرفتم پایین پامو اوردم بالا دمپاییمو نگاه کنم چنان وا رفتم ک ک نمیدونستم بخندم یا خودمو جمع کنم :|
نمیدانم چه میخواهم بگویم غمی در استخوانم میگدازد..🎭
دوره راهنمایی موقع زنگ تفریح از راه پله چند تا پله رو حالت خوابیده اومدم پایین اما سرم بالا بود دبیر علموممون جلوتر از من داشت میرفت پایین منم از کنارش سر خوردم برگشت نگام کرد بیچاره فکر کنم داشت خودشو کنترل می کرد نخنده😂😂😂
اینجانب صب زوووود منتظر سرویس مدرسمون بودم.پراید بود.قبل من دوتا از بچه هارو سوار کرده بود.هواسررررد زمینم یخ زده.اومدم با اعتماد بنفس به بچه ها لبخند زدم.گیره درو گرفتم و همانا پام سرخورد تا زیر زانو رفتم زیر پراید.دکمه شلوارم کنه شد.زیپم باز شد.زانوم ضرب دید.از درد دنبالچه هم تا چن روز نمیتونستم تکون بخورم.بچه های گاومونم هرهر میخندیدن راننده هم خندش گرفته بود.خودم هنو یادم میفته کلی میخندم😂😂دوستام میگفتن یلحظه بودی.بعد دیگ نبودی😂😂😂