من میدونم زندگیم خوب نیس خودم همینطور افسردگی بعد زایمانم گرفتم
شوهرمم بهم خیانت کرده اما مامانم خبر نداره
تا میرسه بهم همش میگه این چ زندگی تو داری جداشو شوهرت اصلا دوست نداره
کاش بمیره هزار تا حرفه دیگه
من نمیگم شوهرم خوبه اصلا من اون و ولش کردم تو ذهنم دیگه
با مادرم چطور برخورد کنم خسته ام
رفت و امدتو کم کن
بگو طلاق گرفتم کجا برم؟
من یه بار همون تو مجردی اینکارو کرد باهام زدم بیرون از خونه پشیمونش کردم
اکثر مامانا همینن ولی تو اهمیت نده بگو من زندگیمو دوست دارم.طلاق بگیرم که چی بشه .آوار شما بشم!؟!
چه مادره خوبی بازم شکرکن پشتتن
مگه همه ی مامانا اینجوری نیستن😬😁
احترام بزار بدی شوهرتو جلوش نگو
برعکس مامان منه مامانت
رفت و امدت محدود کن
متاسفانه كاري نميتوني بكني ر چي بگي دلش ميشكنه بعد بايد منتظر باشي زندگي از يه جاي ديگه بزنه دهن آدمو صاف كنه
من خودم شخصا ارنباطمو كم كردم ولي بازم خبلي رو مخم ميرن خانوادم
عزیزم تقصیری نداره بلاخره مادره اونم جوش تورو میزنه و بخاطر زندگیت ناراحته
خوب به فکرته بده.دخالت نیست مادرا خوبی بچشونومیخوان
ببین همه مامانا رو بچه هاشون حساسن تو به فکر زندگیت باش چرا باید شوهرت رو ول کنی؟سعی کن زندگیت رو روبه راه کنی همه مشکل دارن خوب کم وبیش
یعنی بنظرتون با این کاراش من افسرده تر میشم عیبی نداره
