شماها ک میدونید پدرتون این مشکل رو داره ، باید خیلی مراقب باشید و آتو دستش ندین.
مثلا خواهرتون باید مراقب می بود ، ک در بسته نشه ، یا شماها ک بیرون پیش پدرتون بودین حواسش رو پرت میکردین.
حالا اینبار ک گذشت ، برای دفعه های بعدی.
ب نظرمم خواهرت زیاد تو عقد نمونه و زود ازدواج کنه بره خونه خودش ، هر وقت قسمتش شد. ک داستان نشه براتون