در هر موردی که هرگز از یاد نمیره
سه سال پیش عروسی نوه عموم بود موقعی که عروس رو آوردن خونش ، یکی از پسر عموهای دیگم پول ریخت رو سر عروس و دوماد
زنعموم یعنی مادر همین پسر عمو جلوی در خودش رو انداخت زمین جوری که مثلا پاش پیچ خورده همه پولها رو با دست جمع کرد حالا خیلی پول رو زمین بود نهایت سی چهل هزار تومن بود حالا بچه هاش از خجالت یه حالی شده بودن بنده خداها هی می گفتن مامان زشته پاشو زنعموم مبگفت پام پیچ خورده نمیتونم تکون بخورم بعد به زور بلندش کردن اومد این ور شروع کرد با پسرش دعوا کردن که مگه پولت حرومه این کار رو می کنی
کلا آدم حرص درآری هست
هنوز که هنوزه هیچ کس یادش نرفته و تو همه مراسمها ازش یاد می کنیم