گفته بودم بیشتر خواهم گفت!
خداوند در همان تاریخی که پسرم را از دست دادم و روز تولدم بود دوباره پسرم را برگرداند!
یادمه وقتی از دستش دادم به خدا گفتم خوب کادویی بهم دادی!
خدا دلش طاقت نیاورد از حرفم و در سالگردش چند سال بعد او را دوباره هدیه داد!
با ایمان از خدا بخواهید و باور داشته باشید تا به دست بیاورید!
و من حتی با خودم عهد کرده بودم پسرم را دوباره به دست بیاورم حتی شده با سرپرستی!
الان هم که پسرم کنارم خوابیده باز هم اگر امکانش باشه فرزند یا فرزندانی را به سرپرستی قبول خواهم کرد و شک ندارم فرقی با فرزند خودم ندارد!
من دوستانی دارم که حتی موجودات دیگر به جز انسان را به سرپرستی گرفته اند و خوشحالند!
عشق دادن به دیگران چه انسان و چه حیوان زیباست!