وایییی ی بدترش یادم اومد
ی بار شلوار تابستونی پوشیده بودم
فک و فامیل همه دورهم بودیم
تو همون فک و فامیلم ی خاستگار داشتم ک شدیییید رو مخ بود و پیچ الحمدالله یکی مخشو زد
حالابگذریم
تابستون بود و ما داشتیم وسطی میکردیم
من جر زدمو شرو کردم بدوم چون دخترخاله هام افتادن دنبالم
رفتم تا تو کوچه(خونه مامانجونم اینا ازین قدیمیاس ک کوچه ها باریکه)
بعد دیدم اون پسر تو مخیه داره دنبالم میاد
گفتم تو دیگه چته
گف حس نمیکنی ی چیزی جاگذاشتی🤔 بعد دیدم داره اشاره میکنه ب نوار بهداشتیم تو باغچه
وایییییی یعنی حیثیتم جلو پسرخاله و دایی و همه رفت😩😩😩😩😩😩
این ازبدترین سوتیام بود😐
اون ک تو باغ افتاد بین پاهامو با حالت کرمی برگردوندم سرجاش ولی این از تو پاچم افتاده بود لعنتی😐فکنم شورتم ماماندوز بود