بحثمون شد گفتم حیف حاملم وگرن این زندگیو اینهمه غصه غمو تحمل نمیکردم گف تحمل نکن برو خودتو راحت کن دارم از گریه تلف میشم اون بچشم براش مهم نی.چکاکنم اگ نرم اندازه گه ارزش نمیمونه برام .قلبم داره وامیسته
از حرصش گفته میخواسته کم نیاره پیشت
چیزی نگفته
تو شوهر من و خانواده گه و کثافتشو میخواستی فقط
شاید خستس حالا اعصابت نریز بهم تو حاملگی
خب برو .
نه عزیزم‌چرا بی ارزش بشی مگه زندگی الکیه یه روز بحثه یه روز خوشی الانم بارداری حساستری. نگران نباش این روزها میگذره
عزیزم
چراتا از شوهراتون مطمئن نیستین بچه میارین
شما یکچیزی گفتی اونم جواب داده
هر دو عصبانی بودید جدی نگیر
بارداری و برا بچه مضره این همه استرس
خودتو بزن به بدحالی
تو دعوا حلوا خیر نمیکنن...یه کم صبر کن.تو عصبانیت تصمیم نگیرید.
خونسرد باش حرف تندی زده اونم خاسته حرف تندتری زده باشه بیخیال شو ارزش نداره بخاطر یه حرف موقع عصبانیت حرص بخوری
يه چيزي گفته تو دعوا كه مردا نميفهمن فقط اين دهنشون را باز ميكنن مواظب خودت و كوچولوت باش غصه نخور
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
