2733
2734
عنوان

مادرشوهرم به شوهرم گفت که ...

| مشاهده متن کامل بحث + 367 بازدید | 28 پست

به درک که ناراحت شد.چه پررو شده مادرشوهرت.این رو رو شوهرت بهش داده ها.

شوهرت باید بهش بگه نه خانومم یه روز دیگه میاد اونم قول داده بره تولد خواهرش ازدستش ناراحت میشه

میبینمت  دل میشه پرپر؛این چه حسیه آی دلبر؟😜باتوآرومه دلم؛   آرومه دلم؛تویی قانون دلم؛به تو محکومه دلم.دلبررررررررررررررر 💜میبری هوش وحواس از سر😛😍(بعضی ازدوستان لطفا نخودآش نباشید:ممنون 😆)

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

گفت باشه و رفتم از تولد که برگشتم حس کردم شوهرم یه جوریه بهش گفتم چی شده گفت هیچی . به زور از زیر زبونش کشیدم که مادر شوهرم در باره ی من به شوهرم چیزی گفته ... شوهرم ادمیه که هیچی رو از من مخفی نمیکنه چون اعتماد داره که من اهل دعوا نیستم 

گفت که مامانم از اینکه باهاشون نرفتی ناراحت شد .. منم گفتم که خب من خبر نداشتم قراره برن باید قبلش بهم میگفتن .. گفت میدونم بعدش گفت که مامانم بهم گفت که چرا زنت اینقدر میره بیرون .(من تقریبا تو هفته ۵ روزش بیرونم) چرا نمیشینه سر خونه زندگیش ..چرا خونش شلوغه (این به خاطر اینکه یه روز ساعت ۱ ظهر زنگ زدن گفتن ما نیم ساعت دیگه میاییم پیشتون یعنی تقریبا سر زده بودن منم وقت نکردم خونرو همش جمع و جور کنم ) گفت که چرا مثل یه مرد رفتار نمیکنی که حرفت یه حرف باشه .. باید بتونی زنتو کنترل کنی ..!!  چرا به پسرت شیر خشک میده ؟؟ چرا پستونک میده ؟ مگه نمیدونی پستونک بده ؟؟ چرا گذاشتی بده ؟؟ چرا ظهرا دیر بیدار میشه ؟؟


خدایا ممنونم بابت همه چی  :)
2728

اشتباه کردی که موندی باید میگفتی ساعت 6 اما من از ساعت 3 میرم که قشنگ حالش گرفته میشد الانم به جهنم که بهش برخورده

حسرت چیزایی رو میخوری که دیگه برنمیگرده و تا آخر عمر میشه حسرت 🙃
گفت باشه و رفتم از تولد که برگشتم حس کردم شوهرم یه جوریه بهش گفتم چی شده گفت هیچی . به زور از زیر زب ...

😑😑😑😑😑 زنیکه ی... هی میخوام فحش ندم

حسرت چیزایی رو میخوری که دیگه برنمیگرده و تا آخر عمر میشه حسرت 🙃

تعجب کردم چون مادر شوهرم خیلی خوبه کلا ادم خوبیه اهل اینجور حرفا نبود.. موندم به خاطر اینکه نرفتم باهاشون اینحوری گوش شوهرمو پر کرد؟؟؟!!!! به شوهرم میگه یکم عرور مردونگی داشته باش منظورش اینکه که شوهرم بگه خونرو مرتب کن منم باید بگم سمعا و طاعتا !!!

نشون ندادم که ناراحتم فقط گفتم توقع این حرفو از خاله جون نداشتم ... واسه اینکه همیشه بهم اعتماد کنه و همه ی حرفارو بهم بگه دعوا راهدننداختم فقط یکم بحثمون شد که منم گفتم دوست ندارم اینجوری باشی که حرفی کسی روت تاثیر بزاره ...چون حس کردم از اون به بعد رفتار شوهرم باهام عوض شد ... منم موندم چیکار کنم .. چون روز بعدش مادر شوهرم زنگ زد به شوهرم گفت به عروس گلم چیزی نگیا ..حالا یه چیزی گفتم ولی قصدی نداشتم 😒

به نظرتون کاری نکنم ؟؟؟ میترسم جواب بدم شوهرم دیگه هیچی بهم نگه همه چیو مخفی کنه ... جواب هم ندم از درون حرصصصص میخورم 😬

خدایا ممنونم بابت همه چی  :)
2740

خدارو شکر شوهرم ادم خوبیه اصلا باهام بد نمیکنه .. یعنی گفت من این حرفا واسم مهم نیست ... ولی نمیخوام جوری باشی که بقیه پشت سرت حرف بزنن 

موندم چرا جدیدا مادرش شوهرم داره دخالت میکنه و پشت سرم حرف میزنه 😬😬😬

خدایا ممنونم بابت همه چی  :)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز