چجوری میشه بحرانشو پشت سر گذاشت؟
مرور خاطرات
گریه
صحبت کردن با بقیه در موردش
خیلی سخته ... باید صبر کنی فقط زمان بگذره ...
فقط زمان همین
يه مدت كه بگذره كم كم ميره تو كَت طرف خودكار
زمان
فقط زمان
واینکه تنهانباشی
تنهایی این مواقع بدترین کاره
تجربه اشوداشتم متاسفانه
زمان
خاک سرده عزیزم....
مادرم هفت ساله رفته و من هفت ساله که داغونم.
من هیچکسو ندارم
دوستام همه دلشون میخواد من سطل اشغالشون باشم از دردام ک میگم میپیچونن
شوهرم کلا عصبی میشه گریه میکنم میزنه بیرون از خونه
من خیلی شیطون و پر جنب و جوش بودم
یعد پدرم خیلی داغون شدم
مادرمو هم تو بچگی از دس دادم
همه توقع دارن ۲۴ ساعته نیشم باز باشه جرات غمگین بودن ندارم
جرات عزادار بودن ندارم
تا اخم بیاد رو صورتم میگن حواست باشه تازه عروسی افسرده نشی زندگیت بهم بخوره
خسته شدم دوس دارم فرار کنم
خدا رحمت کنه رفتگانت رو و بهت صبر بده🙏 هر آدمی متفاوته ولی دقت کردم کسایی که سوگواری میکنن به موقع و خودشون رو خالی میکنن بعد از مدتی حال بهتری دارن...دوستم بعد از تقریبا ۲ سال از مرگ یکی از عزیزاش هنوز حال خیلی بدی داری چون نتونست سوگواری بکنه تو شک بود کاملا اصلا در موردش صحبت نمیکرد،گریه نمیکرد،خواهر و برادرش خیلی خوبن الان ولی اون باید بستری بشه برای درمان..در صورتی که در اون زمان همه فکر میکردن بی تفاوته!!!!!!!
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
