چند روز پیش باید جایی میرفتم و قراربود دخترمو ببرم پایین پیش مادرشوهرم،آمادش ک کردم صدای دایی شوهرمو شنیدم از پایین و میدونستم که سرما خورده بوده چند روز پیش،یه جور خاصی هست و وقتی دخترمو میبینه خیییییلی میبوستش،دوسش داره میدونم ولی اخه درست نیس بچه ی کوچیک و اینقد بوسید،خلاصه به دخترم گفتم بغل دایی نری،به کسی هم نگی که من اینو گفتماااا،گفت باشه،دخترم سه سالشه،بعد بردمش پایین،تو راه پله دایی شوهرم دیدش سلام کرد بهش...