دیشب خونه نبود ماموریت بود یعنی از صبح زود رفت امروز ساعت ۵ اومد تانهار خورد گفت میرم والیبال من خیلی ناراحت شدم دوس نداشتم بره دوس داشتم کنارم باشه دیشب دوستم اومد پیشم.
هرچی گفتم نرو گفت ن میخام برم دوس دارم برم به توچه تو نمیتونی جلومو بگیری من خیلی ناراحت شدم بعد رفتیم دوستمو برسونیم.برگشتنی شروع شد سرو صدا دادن سرمن که آره این همه قسط ریخته سرم نمیدونم چکار کنم تو فشار آوردی رو من ماشینو عوض کن بفرما اینم ماشین .
خاک توسر اون کسی ک گوش به حرف زنش کنه منم گفتم تو لیاقتت همون ماشین زپرتیه اس بعدشم تومشکلت این نیس بخاطر اینکه من میگم نرو والیبال این بهونه هارو میاری یهویی شروع کرد به دادن زدن آره دلم میخاد به توچی من والیبال برام از همه چی مهم تره حتی از زندگیم از همه چی حالا هر غلطی نکردی برو بکن هرکار دلت میخاد بکن مگه اختیار من دست توعه .وای توماشین هی جیغ میکشید هی منو دعوا میکرد هی من لبخند میزدم باشه باشه دیگه خیلی داشت دعوا میکرد منم طاقتم سر رسید دوتا جیغ بلند کشیدم از ته سرم گفتم دهنتووو ببند کثافت گوه میخوری سر من داد میکشی بعد درو باز کردم خودم پرت کنم بیرون دستمو گرفت وای نمیتونم چشام پر اشکه😣
بعد تو ماشین افتادم رو سرش کلی زدم تو سرش کلی چنگش انداختم و مشت بهش زدم اونم چیزی نگفت من هی میزدم و جیغ میزدم وای چند نفر مارو دیدن.
بعد رسیدیم دم خونه گفت گمشو برو بالا میدونم باهات چکار کنم بیشعور منو میزنی بابات ادب یادت نداده من یادت میدم.اومدیم بالا توخونه من اول اومدم اون پشت سرم بود منم درو محکم زدم بهم خورد توصورتش خودشو انداخت آی دماغم دماغم دماغم شکسته زنگ بزن به آمبولانس منم اومدم تو اتاق درو قفل کردم گفتم بمن چی خودت دست داری بردار زنگ بزن.الکی داشت دروغ میگفت ک من از اتاق بیام بیرون منم نرفتم.بعد اومد دم در هی درو محکم میزد درو باز کن درو باز کن منم محل ندادم باز نکردم اونم رفت به والیبال کوفتیش برسه.
دست به زن نداره اصلا نمیزنه فقط غارت و غورت میکنه راستی منم حامله ام نه هفتمه که اینجوری باهام دعوا کرد .همیشه سر والیبالش ما مشکل داریم جرعت ندارم بگم نرو چون همیشه همین حرکاتو انجام میده نمیدونم چکار کنم اصلا والیبال و فوتبال باشه زن و زندگی نمیشناسه