من یساله ازدواح کردم دوسالم عقد بودم با همسرم دوست بودم ولی تو دوران عقد دعواهایی داشتیم در حد دادگاه اون موقع کارش پروژه ای بوذ الان پروزه تعطیل شده با ماشین میره اسنپ نه سراغ شغل خوب میره هم کذشته ها یادم میاد همیشه بی پوله نه به تیپش میرسه من هیچ میلی ب زندکی ندارم باش مرد بدی نیست ولی اصلا طبق میل من نیس منم سیاست ندارم الانم ده روز بخاطر ماشینش رفته خونشون ی شهر دیک وقتی میکه دلم تنگ شده من حس میکنم نیازی بعش ندارم حسم وقتی نیس بهش خوب نیس ولی وقتی هست معمولیع حس میکنم تو ازدواجم اشتباه کردم زندکیم با دوستام مقایسه میکنم میبینم اونا حداقل شوهرشو ن ی مار درست و حسابی دارن برادرش کار خیلی خوبی داره زنش هی پز میده برادرش کلا با حرف زنش پیش میره این حرف من براش الویت نیس خونوادشم شانس اوردم بد نیستن پرش کنن شرایط طلاق هم ندارم جایی ندارم برم دلیل محکمه پسندی هم ندارم برای جدایی چ کنم