2737
2734
عنوان

حرز امام جواد

765 بازدید | 28 پست

سلام

از درد معده بیدار شدم و همه خوابن اونقد حالم بده اخه پریودم شدم

دوستان سه سال پیش بشدت مریض شدم از درد معده یک هفته تو هر بیمارستانی بستری بودم و کلی ازمایش و سونگرافی گرفتن و میگفتن مشکلی نداری

تا اینکه اخرین تیرو تو تاریکی خانوادم زدنو رفتن دعا گرفتن برام

اون دعا نویسه میگفت توسط اجنه اذیت شدی دعاش برام آبی رو آتیش بودو من شدم عین قبل

با این وجود که دعاش مدت دار بود و من هر سال باید میرفتم دعامو باز بنویسه

از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻

خب

  شاید آن روز که سهراب نوشت:“تا شقایق هست زندگی باید کرد” خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت:هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس جای یک گل خالیست....زندگی بی مهدی زندگی با غمهاست.... تا نیایی گره از کار بشر وا نشود.....درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود...🌺🌺🌺🌺السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)🌺🌺❤️❤️
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



اسی یه چیزی می نویسی میری

  شاید آن روز که سهراب نوشت:“تا شقایق هست زندگی باید کرد” خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت:هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس جای یک گل خالیست....زندگی بی مهدی زندگی با غمهاست.... تا نیایی گره از کار بشر وا نشود.....درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود...🌺🌺🌺🌺السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)🌺🌺❤️❤️
2728

بازم حالم بد بود

رفتم دعا گرفتم

میگفت سرم شلوغه نمینویسم برات و وقتی سر کتابو باز کرد گفت توسط ی اجنه ک از شانس بدت کافرم هس اذیت شدی و گفت چون حالتو خیلی بدتر میکنه سریع دعامم نوشت

از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
2740
بازم حالم بد بود رفتم دعا گرفتم میگفت سرم شلوغه نمینویسم برات و وقتی سر کتابو باز کرد گفت توسط ی ا ...

جن راسته بمنم دعانوبس گفت...چندشب پیش تاویکم هس چ بلایی سرم اومد

دوبارکاربریم تعلیق شده  به درخواست خودم جدید نیستم

بچه ها دفعه های قبل همون موقعه ک دعا رو مینداختم گردنم مثل آب رو آتیش زووود خوب میشدم

ولی ایندفعه زیاد تغییری نکردم

از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻

شوهرم پیش ی شیخی رفت و ایشون گفتن اذیت درسته ی توصیه هایی کردن و گفتن حرز امام جواد بخونمو اون عایی ک مینویسه رو گردن بندازم این یکیو در بیارم

منم دودل بودم اخه واسه اولین بارم بود اعتقاد ب دعای دعا نویس خیلی داشتم حالا ایشون....میگفتن دعا رو از حاج آقا کاشانی اجازه گرفتن و نوشتن

منم امشب انداختمو حالم بدتر شد

نمیدونم چمه

از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻

بچه ها این حالت مریضی فقط درد معده نیس

چجوری بگم دست و پاتو شل میکنه قلبت میلرزه

دهنت میشه کویر

از صعف میمیری و نمیتونی غذا بخوری


از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز