زایمان کردم اومدم خونه مامانم
شوهرمم بود
خواهرم رو صدا کردم بیا پبش بچه بمون برم یه چایی کمر نگ بخورم
شوهرم گفت کی گفته تو باید چایی بخوری واست ضرر داره من فقط گفتم تو همه چی رو میگی ضرر داره گفت با من بد حرف زدی جلوی خونوادت همونجا اومد زد تو سرم مامانم این صحنه رو دید قاطی کردرفت با شوهرم دعوا اونم بچه رو ورداشت میخواست بره مادرم زنگ زد به مادر شوهرم کلی شکایت کرد
دعوا شد من و خواهرم حالمون بد شد
شوهرمو مادرم کلی دعوا گرفتن
مادرم میگفت تو با تجربه ای یا من
خلاصه هر چی از زشتی قضیه بگم کم گفتم
الانم دو روزه رفته هیچ خبری نمیگیره
منم فقط گریه میکنم چرا همچین اتفاقی پیش اومد 😔😔😔😔😔