من و شوهرم باهم قهر و اشتي زياد داشتيم با خانوادش هم ٢ سال قطع ارتباطيم يعني اونا منو نميخوان
شوهر منم بي دليل ١ سال خانواده منو نديده
اخرين باري كه با شوهرم مشكل داشتيم قرار گذاشتيم چن ماه زندگي كنيم بعد اگه خوب بوديم با خانواده ها ارتباط ميگيريم
الان ٦ ماه گذشته و اينكه شوهرم هيچي در اين باره نگفته
مامانم عمل كرده و منم ٢ ٣ روزه پيششم به شوهرم گفتم چنبار بيا ديدن مامانم اما نيومده يبارم بهش گفتم شب بيا اينجا تنها نخواب كه دعوامون شد
حالا فهميدم نه ميخواد با خانواده من رفت امد كنه هم اينكه دروغ به خانوادش ميگه من با زنم نيستم
از يه طرف مامانش ميره اينور اونور حرف ميزنه كه ما نميخواهيمش و كلي حرف پشتم هست تو فاميل