2733
2739
عنوان

امشب خیلی دلم برای مامانم سوخت

328 بازدید | 7 پست

اون از بچگی اش پدرش فوت میکنه و مادربزرگ ام با سختی بزرگ اش میکنه. بعد ازدواج اش باپدرم که فقط در ظاهر خوب بوده و خودش و خانواده اش بدتررررین بلاها رو سرش اوردن. از لحاظ روحی و جسمی. تو محیطی که همه پسر پرست بودن خدا چهارتا دختر بهش داد. فامیلای شوهرش نموند حرف پشت سرشون بگن و اذیت‌کنن. بعد اوضاع مالی بد پدرم.با کلی سختی داشت زندگی میکرد برادرش تو اوج جووونی فوت کرد. بعد اون مادرش فلج شد و به سختی و بی پول مراقبش بود. بعد اون یه دونه پسرش تصادف بدی کرد و از مرگ نجات پیدا کرد. بعد به سختی دختراشون عروس کرد و پسرش زن‌گرفت چقدر زحمت دوماد و عروس رو گرفت اخرش زور عمه ها چربید و هی بهش حرف میزدن. مادرم خیلی ساده اس کاری له کسی نداره ولی نه برادر نه شوهر حامیش بود که کسی اذیت اش نکنه. یکم داشت خوشحال میشد که بی خونه شد و‌پدرم‌مریض شد... از بس غصه میخوره هیچی ازش نمونده

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

انگارر قصه پر غصه مادرمنو گفتي

البته من پدرم فوت شده

كلكسيون بدبختي مامانم تكميله

  

آدم های منفی به پیچ و خم جاده می اندیشند و آدم های مثبت به زیبایی های طول جاده… عاقبت هر دو ممکن است به مقصد برسند، اما یکی با حسرت و دیگری با لذت!
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز